رنج کشیدن و دوران سخت داشتن باعث میشه من بیشتر فکر کنم و در اغلب موارد نتیجهاش میشه یه مکاشفه، یه جمله، یه چیزی که احساس میکنم وارد یه دوران دیگه از زندگیم شدهام و باعث فرح بسیار من میشه و اون فرح بم میگه نه تنها تو الان داناتر شدی بلکه رنجهای تو بیهوده نبود ولی خب واقعیت اینه که رشد و قد کشیدن و فهمیدن و فرح ناشی از اون تفریح فقراست. تفریح مجانی. یه عقل لازم داره و یه گوشه برای زل زدن. وگرنه من اگر پول داشتم و الان کنار دریا بودم نیازی به فرح ناشی از دانستن نداشتم چون اون معلوم نیست چیه ولی آب دریا واقعیه.
۱ نظر:
گه گاهی شده ازم بپرسن : شما همیشه همینقدر فکر میکنی؟
احساس فقر بهم دست داد الان :))
ارسال یک نظر