آندرس رِتامال بهترین رام کننده اسب های وحشی و بهترین سوارکار تمام دشت های بی انتهای آرژانتین است. یک وسترنر تنها و سرسخت که با پسر چهار ساله اش گابی با ماشینش دشت ها را برای گرفتن جایزه مسابقات اسب سواری می گذراند. مسابقه ای که فقط دوازده ثانیه طول می کشد و اگر سوارکار بتواند روی اسب وحشی دوام بیاورد جایزه را می برد و رِتامال مردی است که هیچ وقت شکست نمی خورد. او اسطوره زنده تمام مردم این دشت هاست. برایش ترانه ها گفته اند و با گیتار پیش از ورودش به صحنه می خوانند.
جایی از فیلم مستند El gaucho شاهکار Andrès Jarach، پس از یک جدال نفس گیر با اسب جوان و وحشی که در سکوت محض برگزار می شود و فقط صدای سم اسب در دشت می پیچد و با بی رحمیِ رِتامال بارها اسب به زمین می خورد و برمی خیزد، اسب لحظه ای می ایستد و نفس نفس می زند. اسب هیچ بندی ندارد و دشت وسیع است. احساس می کنی این وحشی زیبا هر لحظه ممکن است بگریزد یا به صاحبش حمله کند. رِتامال به اسب نزدیک می شود. صورتش را به صورت اسب نزدیک می کند. مثل دو وسترنر به هم نگاه می کنند. سکوت و آرامش شان میان این دشت وسیع هر دو را به دوئل نهایی نزدیک می کند. رِتامال دستش را خیلی آرام بالا می آورد. اسب نفس نفس می زند. رِتامال دستش را به چانه اسب می رساند. آرام نوازشش می کند. پا عقب می گذارد و دور می شود. معاشقه تمام شده است.
۷ نظر:
اینم یکی دیگه از اون شاهکارهات بود! (اسمایل کف زدن!)
میگم یه پست هم بذار، دعوت به دیدن فیلم، با موضوع Inception!
واسه خودم ازش یه غول ساختم! :پی
قبل اینکه برسم جمله آخرت داشتم با خودم می گفتم مثل یک معاشقه.. از اون نوعی که عاشقشم.. و بعد خوندم جمله ات و و خنده ام گرفت !
بله. مي دونستم قبل از اينكه برسي جمله آخر نكته اش رو مي گيري!
شنیدم شما قراره این فیلمو یه بار دیگه ببینی. درست شنیدم یا باز ملت خالی بستن؟
;)
شنيديم ما قراره قربون باعث و باني اش بشيم. درسته؟
درست دلته.
ارسال یک نظر