آیا زندگی به شاهد نیاز داره؟ -5 مرداد
.
«به تو فکر خواهم کرد همچنان که به وحشت فراموشی.»
- هیروشیما عشق من ص ۷۷
.
چرا قبل و بعد از جق هیچ فرقی نداره؟ -19 مرداد
.
چرا یهو از رنگ سبز یشمی خوشم اومده؟ - 22 مرداد
.
واقعا دلم میخواد برای یه روز هم شده تو دنیایی زندگی کنم که شرم توش نباشه. -12 شهریور
.
اونجای سقف که قبلا پنکه آویزون بود حالا لوستر میزنن. -18 شهریور
.
«هر چه برای دلتنگی تو خرج کردم.» -22 شهریور
.
زنه ساعت دو شب زنگ خونه رو زد. گفتم بله؟ صورتش رو چسبوند به آیفون گفت: آنجلللا؟ -26 شهریور
.
باید هتلی زندگی کنم. روز به روز. جا به جا. -27 شهریور
.
چطوریه که آزار رسوندن والدین به بچهها همه جای دنیا تو همه زمانها مثل همـه ولی محبت کردنشون نه؟ (برعکس جملهی اول آنا کارنینا نیست؟) -29 شهریور
.
چکار کردی که لایق غذا خوردنی؟ -8 مهر
.
نگران نباشید. خشم من مخرب نیست. خشمم هم ترسوست. -20 مهر
.
واقعا دوست دارم انقدر بدنام بشم که وقتی که مردم حتی اونی که دوستم داره جرات نکنه دربارهام حرف بزنه. -25 مهر
.
من عضلاتم علیه آزادی شورش میکنن. ممکن نیست من بتونم آزاد زندگی کنم. -25 مهر
.
تست شخصیتشناسی: اگه تو پیشدستی سه نوع میوه باشه، میوهها رو یکی یکی میخوری یا بصورت موازی از هر کدوم یه تکه؟ -4 آبان
.
اگه یه صحنهای تو فیلمی باشه که یکی یه تخممرغ میذاره که آبپز بشه و بعد قرص میخوره و خودش رو میکشه، بیننده ناخودآگاه نگران اون تخممرغه میشه. نگرانی یه چیز ادامهداره ولی ناراحتی از مرگ یه چیز قطعی و پایانپذیره. -6 آبان
.
جلوی آینه لباس عوض میکردم و هر بار که یکی رو درمیآوردم و لخت خودم رو تو آینه میدیدم به خودم میگفتم: «داشتم دلقی و صد عیبِ مرا میپوشید» -6 آبان
.
دیشب زبونم رو تو خواب گاز گرفتم و از دردش از خواب پریدم. خیلی تجربه عجیبی بود. آدم خودش رو گاز بگیره. سرچ کردم دیدم دلایل مختلفی داره ولی همون اضطراب به من میخورد. خودم رو نکشم تو خواب! جمعه 9 آبان
.
خودشون بچه رو به دنیا میارن و خودشون هم ذرهذره اونو میکشن. -12 آبان
.
- از واقعی بودنت خوشم نمیاد. دوست دارم خیالی باشی. -14 آبان
.
من اصلا از زندگیای که به امید نیاز داشته باشه بدم میاد. -16 آبان
.
چندین روز هوس بستنی کشسانی میکردم، رفتم خریدم گذاشتم تو یخچال که دفعه دیگه که هوس کردم داشته باشم ولی دیگه هوس نمیکنم. -18 آبان
.
جمعآوری کلمات از حافظهها
هر چیزی که تو این زندگی گفتهام و نوشتهام، زشت و زیبا، به فاضلاب کلۀ آدمها ریخته شده. دلم میخواد تمام کلمات تمام احساساتم رو پس بگیرم. همه به من برگردند. همه فراموش کنند چیزی از من شنیدهان. همۀ لمسها و بوسهها رو پس بگیرم. همۀ راه رفتنها و نشستنها رو پس بگیرم. شما لایق خیال من نبودید. حتی اسم خودم رو از کلهها پس بگیرم. این نامهایه به همه کسانی که با من زندگی کردهان. زندگیای که کردم رو به من پس بدید. -19 آبان
.
وصیت نوشتن جز برای مال و اموال گهخوریه. مرده که حرف نمیزنه. -21 آبان
.
«مردهشور همهشان را ببرد! ما باید خودمان را محکم بچسبیم و برینیم بر سر این بشریتی که دارد میریند بر سر ما.»
- گوستاو فلوبر، نامه به لوییز، ۲۸-۲۹ ژوئن ۱۸۵۳.
.
«این کس برای تو خیس نمیشه»
.
اگه یکی بگه فقط برای اینکه تو سینما فیلم ببینه از ایران مهاجرت کرده دلیلش کافیه. -25 آبان
.
مردم جدیدی که اومدهان و تو این شهر دارن زندگی میکنن فکر میکنن میشه چیزی رو عوض کرد. -25 آبان
.
- میتونی با من مثل یه شئ رفتار کنی. -18 آذر
.
در حالی که دارم حرف میزنم و از حرفهایی که میزنم متنفرم و از خودم متنفرم، اگه طرف به حرفهام گوش نده دوست دارم جرش بدم. -21 آذر
.
«در نهایتْ مرگ به اندازهٔ ناکامی در مردن وحشتناک نیست.»
مارگارت دوراس
.