۱۵ تیر ۱۴۰۳

حرف بزن راحت باش خجالت هم نکش به زودی می‌میری

چقدر آدم‌هایی که تصویر خودشون رو تغییر می‌دن جالب‌ان. مخصوصا اون‌هایی که به‌واسطه‌ی اون تصویر اعتباری، کم یا زیاد، بدست آورده باشن و تصویر بعدی کاملا اون اعتبار رو ازشون بگیره. منظورم اینه که بدون ارزشگذاری، اینکه این تغییر خوب بوده یا بد، طرف از جای امن خودش خارج شده و ترجیح داده یه کار دیگه بکنه که در نگاه اول معلومه که فحش می‌خوره و همون اعتبار قبلی هم ممکنه ازش پس گرفته بشه. مثال زیاده ولی مثال نمی‌زنم چون اصل مطلب بد فهمیده میشه. یا اصولا آدم‌هایی که کاری می‌کنن که ریسک توش زیاده برام جالب‌ان و کلا جدا از بقیه ارزیابی می‌کنم. به قول معروف تو یه لیگ دیگه. من هنوز به اون حد از بی‌پروایی نرسیده‌ام که کارهایی که دلم می‌خواد بکنم. دعواهام کنترل شده‌اس، لاس‌هام محافظه‌کارانه‌اس، تیپم جلب توجه نمی‌کنه، حتی حرفی نمی‌زنم که به کسی بربخوره. با اینکه خودم رو از وقتی یادمه انقلابی می‌دونستم و کله‌خر ولی الان که به گذشته نگاه می‌کنم زیر خط کله‌خری بوده‌ام. جالبه همین محافظه‌کارتر شدنم باعث شده منزوی‌تر هم بشم. پس نه دنیا رو داشته‌ام نه آخرت رو. شاید آخرین مأموریتم تو این زندگی این باشه که کاری کنم که ازم بعید باشه. در واقع باید استعداد معجزه کردن داشته باشم. ناسلامتی پیامبر خدام.

۶ نظر:

ناشناس گفت...

چرا اخیراً هربار یه چیزی نوشتی دقیقا فکرای تو کله‌ی من بوده تو همون زمان؟ فک کنم جدی جدی بهت وحی می‌شه : )) ترسناک شد : ))

ناشناس گفت...

بعد هم به زودی می‌میری ینی چی؟ -_- مگه نگفتی به قول تتلو میسوزی ولی ته‌دیگت مشتی میشه؟ ازین حرفا نزن لطفاً

محـمد گفت...

آی باریکلا اون تیکه از تتلو رو یادت بود واقعا دستخوش داری :))

ناشناس گفت...

عه پس پیامبری رو دادن به شما؟ قبل از شما دست اکس من بود😂 با این تفاوت که اون معتقد بود معجزه ش اینه که آدما رو از انتحار نجات میده. شما معجزه ت لول آپ شده؟

محـمد گفت...

نه من خیلی هنر کنم کون خودم رو نجات میدم

Fereshteh Sb گفت...

خیلیا هم هستن که بی‌پروایی‌شون جلوی دوربینه. کسی شاهد کاراشون نباشه یه آدم دیگه‌ن. اما به نظرم تو زندگی هر کسی یک روز، حداقل یک روز باید باشه که خودش رو قهرمان دیده. حتی اگه راجع بهش به هیچکس نگفته باشه.