۱۸ فروردین ۱۳۹۰

هر روز علیه خودم راهپیمایی سکوت می کنم.

۵ نظر:

ویکتور گفت...

هنوز وبلاگت را می خونم... نوشته هاتو دوست دارم.

محمد گفت...

عمو محمد یه سوال . . .

اون آقا رو که جلو اوین ویسکی دسشه، با خودش حرف میزنه، دیدی؟ همون که منتظره پسرشه، کسی ازش خبری بده، از 18تیر و کوی دانشگاه78 پسرشو گم کرده و امیدواره که پیداش کنه، دیدیش؟

من دیدمش .

محـمد گفت...

نه محمد جان ندیدمش. جالبه این که میگی.

Nikolai Vsevolodovich Stavrogin گفت...

عالی عالی

ع ل ی ر ض ا گفت...

بیم این میره که سرکوب بشه، ولی آخرش نتیجه میده.