میشود تصور کرد یک مهمانی را که خدایان نشستهاند. یک خدا یک جهان آفریده و بقیه حوصله آفریدن ندارند. به نظرشان لوسبازی است ولی بالقوه همگی خدا هستند. خدای جهان دارد با شور و حرارت از جزئیات میکروپلانکتونها تعریف میکند. کسی به حرفش گوش نمیکند. موضوع را به بیانسه میکشاند، اسرار ناگفته عروج عیسی مسیح، نتایج جام جهانی 2014، حتی حاضر است زمان قطعی پایان دنیا را هم لو دهد. هیچ کدام اشتیاقی برنمیانگیزد. حتی میشنود یکی زیر لب می گوید «چه انرژی هم داره». مدتی در سکوت میگذرد و خالق بی همتا با انگشت روی میز میکوبد که: «ولی ایده اولیه مفهوم انتزاعی "مهمانی" مال من بود».
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۷ نظر:
هاها ...عالی بود...مفهوم انتزاعی مهمانی....
خوب بود سرخپوست خوب.خعلی خوب.
خیلی باحال بود :)
جالب بود :)
همه اش لوس بازیه. اما یک چیز، فقط یک چیز ورای انتزاع پیچ در پیچ و خشک وخالی هنوز داره به درستی معجزه می کنه. فقط .... که به طرز ساده و بی انتهایی فریبندگی و کشش خودش رو حفظ کرده.
مثل تخیلات کودکان....!
مرحبا.
ارسال یک نظر