۰۲ مرداد ۱۳۹۲

شیرین تاج خواهر آقا جمشید صابخونه است. آلزایمر داره. جمشید منو برد در اتاقش که بش معرفی کنه و بگه وقتی نیست هواشو داشته باشم. از در اومد بیرون گفت «مادرم مُرد. دو بار رفت بیمارستان بعد مُرد» گفتم خدا بیامرزش. گفت «خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه» جمشید آروم گفت «مال خیلی وقت پیشه». به دیوار اتاقش نقشه تهران زده بود. بهش گفت «این ممد آقاست همسایه جدیدمون» سرشو تکون داد گفت «می‌دونم می‌دونم». انگار آینده هم جزئی از گذشته‌اش بود.

۱۸ نظر:

  1. بی زمان...انگار که آدمِ سلاخ خانه ی شماره 5...

    پاسخحذف
  2. می دونم بی ربطه ولی بعد خوندن پست، اکبر عبدی با اون دستای لرزونش اومد جلوی چشام در حالیکه می گفت: مادر مرد از بس که جان ندارد!

    پاسخحذف
  3. چقدر این جمله آخر کل این داستان را تلخ می کند...

    پاسخحذف
  4. کلن هر جا می ری یه داستان هم داری ها.انگار می ان دنبالت.

    پاسخحذف
  5. جمله آخر شاهکار بود !!!!!!

    پاسخحذف
  6. میدونم،میدونم.انگار....

    پاسخحذف
  7. تاریخ همیشه تکرار میشه!

    پاسخحذف
  8. سخت میشه وارد وبلاگت شد هاا. هی پرابلم میده. بعد از چند بار ریفرش وارد میشه. گفتم در جریان باشی اگه شمارنده ها یا کنتات کم شده...
    و کنجکاوم بدانم آیا در سینما با هم کار کرده ایم؟ :)

    پاسخحذف
  9. به دیوار اتاقش نقشه تهران زده بود!!

    پاسخحذف
  10. "آینده هم جزئی از گذشته است." ای وای. هنوز عاشقتم عزیزم.

    پاسخحذف
  11. خانم احمدی ما طرفدار خاتمه و از خامنه ای بدش میاد. ظهرا میاد تو راهرو داد میزنه بو سیگار میاد ماه رمضونی، به ماندانا میگه ندا، ندا جان خوشگله خوشگله خودم شوهرت میدم واحد چاردهیه پسرخوبیه فقط طرفدار خامنه ایه بره زیر گل بره زیر گل.تازگیام واسه اینکه بپره تو خونمون و از خوشگلی جوونیاش و اینکه شصت کیلو بوده برامون درددل کنه میگه کولرتون صدا میده...عه! من اسمش نمیدونم

    پاسخحذف
  12. انگار آینده هم جزئی از گذشته‌اش بود.

    پاسخحذف
  13. آینده مثل یه طناب دور گردن حاله که داره فشارش میده! خیلی وقتا بهتره آینده هم جزئی از گذشته باشه تا آدم از این فشار یکم خلاصی پیدا کنه!

    پاسخحذف
  14. بدترین نکته یک شخص فرامشو کار اینه که خاطرات بد رو به خاطر بیاره.

    پاسخحذف
  15. ظاهر بلاگت ساده و زیباست.
    از سادگی بلاگت الهام رفتم

    پاسخحذف
  16. به سین جیم عزیز: متوجه نشدم. در سینما با هم کار کرده ایم؟ یعنی چی؟ من که کلن در سینما کاری نکرده ام.

    پاسخحذف
  17. چه خوبه که برگشتی :)

    پاسخحذف
  18. man neveshteha to doost daram, hamin.

    پاسخحذف