۱۸ اسفند ۱۳۸۹

دایی عباس: چطوری دایی؟ کجایی هیچ خبری ازت نیست؟
من: خوبم دایی مرسی
دایی عباس: شدی مث این بچه ها که وقتی صداشون در نمیاد رفتن یه گوشه دارن می رینن به خودشون؟
من: آره دایی

۲ نظر: