۰۱ آبان ۱۳۸۹

بايد سرزميني وجود داشته باشد ميان تنها بودن و تنها نبودن
من نياز دارم كه كشف شود
دانشمندان عزيز!

۱۱ نظر:

  1. فک میکنم دلت گرفته مثه مال من!

    پاسخحذف
  2. آره دون. بد گرفته!

    پاسخحذف
  3. خوب مي تونم بفهمم ... شايد هم منظورت چيز ديگه اي بوده . اما من خودم اونطور كه حس ش كردم فهميدم. يك جايي ، يك سرزميني كه هم تنها باشي و هم تنها نباشي. چيز سختي نيست براي فهميدن. فقط بايد دچار بود، خيلي زود پي خواهي برد سرخپوست (اگر هم نه ) حداقل من چه مي گويم

    پاسخحذف
  4. آره مرتضي همين كه گفتي

    پاسخحذف
  5. تو اين زمينه، خودت بهترين دانشمندى!
    هم به سرزمين خودت واقفى، هم سرزمين تنهايى هات. فقط ميمونه كشف اين سرزمين جديد!

    پاسخحذف
  6. عالی...
    من هم می خواهم ساکن آن سرزمین باشم. از الان درخواست پاسپورتش را می دهم به تو که کریستف کلمبش هستی.

    پاسخحذف
  7. فرض کن کشف شدی! چه دردی را دوا می کنی؟ فایده ای هم داری؟ یا فقط اسمت می رود قاطی فهرست کشفیات؟؟

    پاسخحذف
  8. تو کجا میری یه هو؟ خوبی؟ خوشی؟ خبری نیس ازت.

    پاسخحذف
  9. هستم رعنا جان. زياد حرفم نمياد ولي تو رو همه جا مي خونم. اوضاع بد نيست فقط داره يكم تغيير مي كنه بايد ببينم نتيجه ميده يا نه. مخلصم

    پاسخحذف
  10. تو چقدر باحالی!
    این نوشتت را wall فیس بوکم کردم

    پاسخحذف